کتاب افعی و بال های شب کریسا برودبنت دانلود PDF
سایت پی دی اف کده کتاب افعی و بال های شب کریسا برودبنت دانلود pdf با 254 صفحه، برای شما آماده کرده است. برای انسانها و خونآشامها قوانین بقا یکسانند: هرگز اعتماد نکن، هرگز تسلیم نشو و همواره از قلبت محافظت کن. اوریا، دختر آدمیزادی که پادشاه خونآشامهای شبزاد او را به فرزندخواندگی قبول کرده، سعی دارد جای پایش را در دنیایی که برای کشتن او طراحی شده محکم کند. تنها شانسش برای اینکه به چیزی بیشتر از طعمه تبدیل شود، شرکت در کژاری است: تورنمنتی افسانهای که توسط شخص الههی مرگ برگزار میشود. اما پیروزشدن در جمع بیرحمترین جنگجویان هر سه خاندان خونآشامها کار آسانی نخواهد بود. اوریا مجبور است برای زندهماندن با رقیب مرموزی متحد شود. با سایت پی دی اف کده همراه باشید.
کتاب افعی و بال های شب pdf
پادشاه نمیدانست بزرگترین عشقش اسباب نابودی اش هم خواهد شد یا اینکه هر دو در قالب بچه انسان کوچک و بی دفاعی از راه خواهند رسید. اویگانه ضربان حیات در پهنه ی بی پایانی از تباهی، بود، تنها فناپذیر زنده تا شعاع یکصد مایلی آنجا کودک شاید چهار سال داشت و شاید هم هشت سال – تشخیصش دشوار بود چون حتی طبق معیارهای انسانی هم خیلی ریز نقش به حساب می آمد؛ موجودی کوچک و شکننده با موهای سیاه لختی که دو طرف چشمهای خاکستری گشادش را گرفته بودند. خانواده ی دخترک احتمالاً ،جایی مدفون شده زیر تیرک های سوخته و سنگهای فروریخته طوری له شده بودند که دیگر قابل شناسایی نبودند.
پی دی اف کتاب افعی و بال های شب
یا شاید بدنهای درهم شکسته شان در طول شب بیرون مانده و توسط شکارچیها ربوده شده بود، دقیقا مثل شکارچی هایی که اکنون برای دخترک کمین کرده بودند و با علاقه ی یک شاهین به خرگوش، از بالا به او نگاه می کردند. البته انسانها در این جهان چیزی بیشتر از این نبودند: طعمه آفت، یا اغلب هر دو سه مرد بالدار جلوی او فرود آمدند و به خاطر شانس خوبشان لبخند زدند. دخترک بلافاصله زیر آوارهایی که او را در جایش میخکوب کرده بود، به تقلا افتاد میدانست آنها چه بودند – دندانهای نوک تیز و بالهای سیاه و بی پرشان را شناخت؛ شاید حتی لباس فرمی را که به تن داشتند و به رنگ بنفش تیره ی پادشاه شب زادهای هیارا بود شاید مردانی که خانه اش را سوزانده بودند هم لباس فرمهایی دقیقاً این شکلی پوشیده بودند. ولی او نمی توانست فرار کند. لباس هایش پاره شده و زیر آوار گیر کرده بود.
دانلود کتاب افعی و بال های شب
آن قدر کوچک بود که نمی توانست سنگها را جابه جا کند. نگاهش کن یه بره ی کوچولو موچولو مردها جلو آمدند. وقتی یکی از آن ها دستش را به سمت او دراز کرد دخترک با عصبانیت غرید و سرانگشتان او را با دندانهای کوچک و کندش گاز گرفت. سرباز نفسش را از لای دندانهایش بیرون داد و دستش را عقب کشید.
همراهانش خندیدند
بره؟ بیشتر شبیه افعيه.
دیگری با پوزخند گفت: یا مار باغچه. سرباز دست مجروحش را مالید و چند قطره خون سرخ مایل به سیاه را پاک کرد. به سمت کودک رفت و در همان حال غرولندکنان گفت: «مهم نیست. طعمشون یکیه شما حرومزادهها رو نمیدونم ولی بعد از همچین شب طولانی ای بدجوری گرسنه مه. ولی بعد سایه ای روی سر همه شان افتاد. مردها خشکشان زد و سرهایشان را به نشانه ی احترام خم کردند. هوای خنک لرزید و تاریکی مانند خنجری که گلویی را نوازش میکند دورتادور چهره ها و بالهایشان چرخید.
کتاب افعی و بال های شب اثر کریسابرودبنت
خرید و قیمت کتاب افعی و بال های شب
کتاب افعی و بال های شب pdf
دانلود رمان مار و بالهای شب
دانلود PDF کتاب افعی و بال های شب
پادشاهی های نایکسیا افعی و بال های شب اثر کریسا برودبنت
دیدگاه ها