تاریخ طبری جلد هفتم

PDF

pdf

ژوئن 9, 2024

حجم فایل: 46MB

راهنمای دانلود

نویسنده: پی دی اف کده

۲۵,۰۰۰ تومان

گزارش خرابی لینک

کتاب تاریخ طبری جلد هفتم محمد بن جریر طبری دانلود PDF

کتاب تاریخ طبری جلد هفتم محمد بن جریر طبری

سایت پی دی اف کده کتاب تاریخ طبری جلد هفتم محمد بن جریر طبری دانلود PDF با 555 صفحه، برای شما آماده کرده است. کتاب تاریخ طبری به صورت سال‌ شمار وقایع را شرح داده است. بخش اول از خلقت آدم آغاز می‌شود و تا تولد پیامبر اسلام ادامه می‌یابد. و بخش دوم از تولد پیامبر اسلام تا زمان حیات خود مولف ادامه می‌یابد. مهم‌ترین بخش‌های کتاب تاریخ طبری دو قرن نخست تاریخ اسلام است. همچنین کتاب تاریخ طبری یک منبع بسیار مهم در مورد تاریخ ایران بوده است.که پیش از اسلام به خصوص تاریخ امپراتوری پادشاهان و ساسانیان محسوب می‌شود. با سایت پی دی اف کده همراه باشید.

تاریخ طبری جلد هفتم

در همین سال، یعنی سال چهلم با حسن بن علی علیه السلام بیعت خلافت کردند. گویند نخستین کسی که با او بیعت کرد قیس بن سعد بود که گفت: «دست
بیار تا بر کتاب خدا عز و جل و سنت پیمبر وی و جنگ منحرفان با توبیعت کنم. » حسن رضی الله عنه بدو گفت: بر کتاب خدا و سنت پیمبر وی که همه شرطها
در اینست.» و قیس خاموش ماند و با او بیعت کرد. مردم نیز بیعت کردند.

تاریخ طبری جلد ۷

زهری گوید: علی علیه السلام قیس بن سعد را بر مقدمه سپاه عراق که می باید سوی آذر بایجان و نواحی آن رود گماشته بود و هم بر نگهبانان سپاه که عربان بوجود آورده بودند و چهل هزار کس بودند که با علی بیعت مرگ کرده بودند. اما قیس پیوسته از حرکت تعلل ،کرد تا علی علیه السلام کشته شد و مردم عراق حسن بن علی را به خلافت برداشتند. حسن جنگ نمیخواست ، بلکه میخواست هرچه میتواند از معاویه بگیرد و آنگاه به جماعت ملحق شود، حسن دانسته بود که قیس بن سعد با رأی وی موافق نیست و او را برداشت و عبد الله بن عباس را سالاری داد، و چون عبدالله ابن عباس مقصود حسن را بدانست به معاویه نامه نوشت و امان خواست و برای خویشتن دربارۀ اموالی که برداشته بود تعهد خواست و معاویه تعهد کرد.

جلد هفتم تاریخ طبری

اسماعیل بن راشد گوید مردم با حسن بن علی علیه السلام بیعت خلافت کردند، آنگاه پاکسان حرکت کرد و نزديك مداین جای گرفت و قیس بن سعد را با دوازده هزار کس از پیش فرستاد معاویه نیز با سپاه شام بیامد و در مسکن جای گرفت. در آن اثنا که حسن به مداین بود یکی در میان اردوندا داد: «بدانید که قیس ابن سعد کشته شد بروید.»